معنی لب نور - جستجوی لغت در جدول جو

لب نور

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آب نورد — تصویر آب نورد

دریانورد، ملاح

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از زبانور — تصویر زبانور

زباندار، سخنگو، سخنور، فصیح، زبان آور

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از آب کور — تصویر آب کور

آنکه از آب بی بهره است، آنکه به کسی آب ندهد، خسیس، لئیم

فرهنگ فارسی عمید

(لَ)

کمی شور

لغت نامه دهخدا

لوب، دریاچۀ بزرگی در میان مغولستان، قسمت شرقی آن را قره قورچین وقسمت غربی آن را قره بورام گویند و سطح آن را با سطح اقیانوس 672 گز تفاوت است، رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود، ناحیه ای در مشرق ترکستان چین

لغت نامه دهخدا

تصویری از پر نور — تصویر پر نور

درفشان دارای شعاع بسیار

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از شب کور — تصویر شب کور

آنکه در شب جائی را نبیند

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از آب کور — تصویر آب کور

فاقد آب آنکه از آب بی نصیب است، ناسپاس حق ناشناس نمک بحرام

فرهنگ لغت هوشیار

لب چاک لب شکری: لب شکر گشته ای که تا دانند جای دندان شکستنت خالی است. (میر معصوم تجلی آنند. لغ)

فرهنگ لغت هوشیار

آنچه که لب را بسوزاند داغ: چایی باید لبریز و لب سوز و لب دوز باشد

فرهنگ لغت هوشیار

آنچه که لبها را بهم بچسباند و بپیوندد چایی باید لبریز و لب سوز و لب دوز باشد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از لش خور — تصویر لش خور

آنکه لاشه خورد جیفه خوار، کرکس

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از لب شور — تصویر لب شور

اندک شور

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از لب سوز — تصویر لب سوز

داغ

فرهنگ فارسی معین

تصویری از شب کور — تصویر شب کور

کسی که شب جایی را نبیند، خفاش

فرهنگ فارسی معین

تصویری از آب کور — تصویر آب کور

خسیس، حق ناشناس

فرهنگ فارسی معین

تصویری از لب شور — تصویر لب شور

دارای شوری اندک

فرهنگ فارسی معین

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

Dim

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

faible

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

मंद

دیکشنری فارسی به هندی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

薄暗い

دیکشنری فارسی به ژاپنی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

暗淡的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

עמום

دیکشنری فارسی به عبری

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

어두운

دیکشنری فارسی به کره ای

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

redup

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

dim

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

vaag

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

tenue

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

tenue

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

тьмяний

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

тусклый

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

przyciemniony

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

schummrig

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از کم نور — تصویر کم نور

loş

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی